*دفتر خاطرات زندگی من*
وزه سلام دوست جونیا... امروز تازه این وبو درست کردم و این اولین پسته... همونطور که بهتون گفته بودم من چهارده سالمه...هفتمم رو تموم کردم به امید خدا مهرماه میرم هشتم... اصلا باورم نمیشه همین دیروز بود انگار...چقد زمان زود میگذره... حرف خاصی ندارم برای گفتن الانم روزه هستم و دارم میمیرم از گشنگی راستی طاعات و عباداتتون هم قبول باشه ایشالا... امروز یه اتفاق خیلی خیلی خوب برام افتاد...متشکرم ازت خدا جونم... خب دیگه دوستان با اجازتون من برم... سر افطار برای همتون دعا میکنم...لطفا برا منم دعا کنید... بای بای
طراح قالب پیچک دات نت |